گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:بر سر کوی تو هرگاه که پیدا گشتم سگ کویت به فغان آمد رسوا گشتم

❈۱❈
بر سر کوی تو هرگاه که پیدا گشتم سگ کویت به فغان آمد رسوا گشتم
طوطی ناطقه‌ام قوت گفتار نداشت دیدم آئینهٔ روی تو و گویا گشتم
❈۲❈
کام جان با خط سبز و لب جان‌بخش تو بود هرزه عمری ز پی خضر و مسیحا گشتم
چون برم پی به مقام تو گرفتم چو صبا پا ز سر کردم و سر تا سر دنیا گشتم
❈۳❈
منم ای شمع بتان مرغ سمندر خوئی که چو پروانه به دوران تو پیدا گشتم
تاب دیدار تو چون آورم ای غیرت حور من که نادیده مه روی تو شیدا گشتم
❈۴❈
هرکه پیمود ره الفت من وحشی گشت بس که باوحش من بادیه پیما گشتم
محتشم تا روش فقر و فنا دانستم منکر جاه جم وحشمت دارا گشتم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۹۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

منوچهر
2021-03-17T08:33:32
گر بگویم نام تو غوغا شود// نام او از نام تو پیدا شودچون که پیدا شد منم رسوای تو// چون که رسوا شد، منم پیدای تواین چنین کن نا بیابم هر زمان// ای خدا بر من تو این عشقه بخوانشعر از : شمس دین(رضا اهرابی)
nabavar
2021-03-17T10:17:42
گرامی منوچهرچون که پیدا شد منم رسوای تو// چون که رسوا شد، منم پیدای تولطف کنید و این ابیاتی را که نوشته ای معنا کن عشقه اینجا چه نقشی دارد؟