گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:به هجران کرده بودم خو که ناگه روی او دیدم کمند عقل بگسستم ز نو دیوانه گردیدم

❈۱❈
به هجران کرده بودم خو که ناگه روی او دیدم کمند عقل بگسستم ز نو دیوانه گردیدم
گرفتم پنبهٔ آسایش از داغ جنون یعنی به باغ عاشقی از سر گل دیوانگی چیدم
❈۲❈
دلم زان آفت جان بود فارغ‌وز بلا ایمن ز آفت دوستی باز آن بلا برخود پسندیدم
ز راه عشق بر می‌گشتم آن رعنا دچارم شد ازان راهی که می‌رفتم پشیمان بازگردیدم
❈۳❈
هنوزم با نهال قامتش باقیست پیوندی که هرجا دیدم او را جلوه‌گر چون بید لرزیدم
چنان ترسیده‌ام از غمزهٔ مردم شکار او که هرگاه آن پری در چشمم آمد چشم پوشیدم
❈۴❈
در آن ره محتشم کان سروقد میرفت و من در پی زمین فرسوده شد از بس که بر وی چهره مالیدم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۱۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها