گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:ساز خروش کرده دل ناز پرورم آماده وداع توام خاک برسرم

❈۱❈
ساز خروش کرده دل ناز پرورم آماده وداع توام خاک برسرم
زان پیش کز وداع تو جانم رود برون مرگ آمده است و تنگ گرفتست در برم
❈۲❈
نقش هلاک من زده دست اجل بر آب نقش رخت نرفته هنوز از برابرم
بخت نگون نمود گرانی که صیدوار فتراک بستهٔ تو نشد جسم لاغرم
❈۳❈
خواهد به یاد رخش تو دادن شناوری سیلی که سر برآورد از دیده ترم
گر بر من آستین نفشاند حجاب تو من جیب خود نه دامن افلاک بر درم
❈۴❈
ای دوستان چه سود که درد مرا دواست صبری که من گمان به دل خود نمی‌برم
گو برگ عمر رو به فنا محتشم که هست هر یک نفس ز فرقت او مرگ دیگرم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۱۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها