گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:به صلح یار در هر انجمن می‌خواند اغیارم فتد تا در نظرها کز نظر افتاده یارم

❈۱❈
به صلح یار در هر انجمن می‌خواند اغیارم فتد تا در نظرها کز نظر افتاده یارم
نخواهم عذر او صد لطف پنهان گر کند با من که ترسم بس کند گر از یک گویم خبر دارم
❈۲❈
به من چندان گناه از بدگمانی می‌کند نسبت که منهم در گمان افتاده پندارم گنه کارم
به بزمش چو نروم تغییر در صحبت کند چندان که گردد در زمان ببر و نشد زان بزم ناچارم
❈۳❈
چو در خلوت روم سویش پی دریوزه کامی زبان عرض حاجت بندد از تعظیم بسیارم
گرم آزرده بیند پرسد از اغیار حالم را که آزاری در زان پرسش افزاید بر آزارم
❈۴❈
نبینم محتشم تا سوی وی ز اکرام پی در پی ز پشت پای خجلت دیده نگذارد که بردارم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۱۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها