گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:من آنم که جز عشق کاری ندارم در آن کار هم اختیاری ندارم

❈۱❈
من آنم که جز عشق کاری ندارم در آن کار هم اختیاری ندارم
ندارم به جز عاشقی اعتباری به این اعتبار اعتباری ندارم
❈۲❈
ربوده است خوابم مهی کز خیالش به جز چشم شب زنده داری ندارم
قرار وفا کرده با من نگاری نگاری که بی‌او قراری ندارم
❈۳❈
دلی دارم و دورم از دل نوازی غمی دارم و غمگساری ندارم
ندارم خیال میان تو هرگز که از گریه پرخون کناری ندارم
❈۴❈
به عشق تو اقرار تا کردم ای بت جز آن کار ز باد کاری ندارم
به دل گرچه صد بار دارم ز یاران خوشم کز سگ یار باری ندارم
❈۵❈
براند ز کوی خودش گر بداند که در آمدن اختیاری ندارم
خوشم کز وفا بر در خوب رویان به غیر از گدائی شعاری ندارم
❈۶❈
ندارم بغیر از گدائی شعاری شعار من این است و عاری ندارم
شدم در رهش از ره خاکساری غباری و بر دل غباری ندارم
❈۷❈
به شکرانهٔ این که دی گفته جائی که چون محتشم خاکساری ندارم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۱۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها