گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:خوش آن ساعت که خندان پیشت ای سیمین بدن میرم تو باشی بر سر بالین من گریان و من میرم

❈۱❈
خوش آن ساعت که خندان پیشت ای سیمین بدن میرم تو باشی بر سر بالین من گریان و من میرم
چنان مشتاقم ای شیرین زبان طرز کلامت را که گربندی زبان سوزم و گر گوئی سخن میرم
❈۲❈
منم نخل بلند قامتت راآن تماشائی که گر آسیب دستی بیند آن سیب ذقن میرم
همایانم به زاغان باز نگذارند از غیرت ز سودایت به صحرائی که بی‌گور و کفن میرم
❈۳❈
من آن مسکین کنعان مسکنم کز یوسف اندامی زند گر بر مشامم باد بوی پیرهن میرم
نمی‌دانم که شیرین مرا خصم من از شادی چسان پرسش کند روزی که من چون کوه کن میرم
❈۴❈
چو پا تا سر وجودم شد وجدت جای آن دارد که از بهر سرا پای وجود خویشتن میرم
مگر خود برگشاید ناوکی آن شوخ و نگذارد که از دیر التفاتیهای آن ناوک فکن میرم
❈۵❈
نگردد محتشم تا عالمی از خون من محزون به این جان حزین آن به که در بیت‌الحزن میرم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۲۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها