گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:گر من به مردن دل نهم آسوده جانی را چه غم وز مهر من گرجان دهم نامهربانی را چه غم

❈۱❈
گر من به مردن دل نهم آسوده جانی را چه غم وز مهر من گرجان دهم نامهربانی را چه غم
از تلخی هجرم چه باک آن شوخ شکرخنده را از لب به زهر آلوده شیرین دهانی را چه غم
❈۲❈
دل خون شد و غمگین نشد آن خسرو دلها بلی یک کلبه گر ویران شود کشورستانی را چه غم
ز افتادنم در ره چه باک آن شوخ چابک رخش را خاری گر افتد در گذر سیلاب رانی را چه غم
❈۳❈
من خود ره آن شهسوار از رشک می‌بندم ولی گر بگذرد آب از رکاب آتش عنانی را چه غم
ای دل برون رفتن چه سود از صید گاه عشق او صید ار گریزد صد قدم زرین کمانی را چه غم
❈۴❈
چون نیست هیچت محتشم ز آشوب دوران غم‌مخور صدخانه گر ویران شود بی‌خانمانی را چه غم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها