گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:من نه مجنونم که خواهم روی در صحرا کنم خویش را مشهور سازم یار را رسوا کنم

❈۱❈
من نه مجنونم که خواهم روی در صحرا کنم خویش را مشهور سازم یار را رسوا کنم
تا توانم سوخت پنهان کافرم گر آشکار خویش را پروانهٔ آن شمع بی‌پروا کنم
❈۲❈
گر دهندم جا بگوی او نه جان خوش دلیست خوش دل آن که می‌شوم کاندر دل او جا کنم
اهل دل را گفته محروم نگذارم ز جور آن قدر بگذار تا منهم دلی پیدا کنم
❈۳❈
خاک پای آن پری کز خون مردم بهتر است چون من از نامردمی در چشم خون مالا کنم
حشمت من محتشم این بس که در اقلیم فقر بی‌طمع گردم گدائی از در دلها کنم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۳۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها