گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:ز دستت جیب گل پیراهنانرا چاک می‌بینم به راهت فرق زرین افسران را خاک می‌بینم

❈۱❈
ز دستت جیب گل پیراهنانرا چاک می‌بینم به راهت فرق زرین افسران را خاک می‌بینم
نیند این بولاهوس طبعان الایش گزین عاشق منم عاشق که رویت را به چشم پاک می‌بینم
❈۲❈
سبک جولان بتی قصد سر این بینا دارد که از سرهای شاهانش گران فتراک می‌بینم
جمالش ذره در صورت قالب نمی‌گنجد به آن عنوانکه من ز آئینهٔ ادراک می‌بینم
❈۳❈
تصور می‌کنم کاب لطافت می‌چکد زان رخ زبس کز نشاء حسنش طراوت‌ناک می‌بینم
اجل مشکل که یابد نوبت آن دو عهدان قاتل که در کار خودش بس چست و پر چالاک می‌بینم
❈۴❈
تو دست خود زقتل محتشم دارای اجل کوته که آن فتح از در شمشیر آن بیاک می‌بینم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۳۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها