گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:منم آن گدا که باشد سر کوی او پناهم لقبم شه گدایان که گدای پادشاهم

❈۱❈
منم آن گدا که باشد سر کوی او پناهم لقبم شه گدایان که گدای پادشاهم
شده راست کار بختم ز فلک که کرده مایل به سجود سربلندی ز بتان کج کلاهم
❈۲❈
لب خواهشم مجنبان که تمام آرزویم به تو در طمع نیفتم ز تو هم تو را نخواهم
فلک از برای جورم همه عمر داشت زنده چه شد ارتو نیز داری قدری دگر نگاهم
❈۳❈
به غضب نگاه کردی و دگر نگه نکردی نگهی دگر خدا را که خراب آن نگاهم
ز سیاست تو گشتم به گناه اگرچه قایل به طریق مجرمانم نکشی که بی‌گناهم
❈۴❈
شه محتشم کش من چو کمان رنجشم را به ستیزه سخت کردی حذر از خدنگ آهم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۴۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها