گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:به من حیفست شمشیر سیاست‌دار عبرت هم که بردم جان ز هجر و می‌برم نام محبت هم

❈۱❈
به من حیفست شمشیر سیاست‌دار عبرت هم که بردم جان ز هجر و می‌برم نام محبت هم
یک امشب زنده‌ام از بردن نامت مکن منعم که فردا بی‌وصیت مرده باشم بی‌شهادت هم
❈۲❈
تو چون با جور خوش داری خوشا عمر ابد کز تو کشم بار جفا تا زنده باشم بار منت هم
به نوعی کرده درخواهم غم افسانهٔ عشقت که بیدارم نسازد نفخه صور قیامت هم
❈۳❈
به بزمت غیر پر گردیده گستاخ آمدم دیگر که دست قدرتش کوتاه سازم پای جرات هم
مده با خود مجال دستبازی باد را ای گل که جیب حسن ازین دارد خطر دامان عصمت هم
❈۴❈
سگی ناآشنائی کز وجودش داشتی کلفت هوای آشنائی با تو دارد میل الفت هم
کسی کز بیم من در صحبت او لال بود اکنون زبان گر دست پیدا دار و آهنگ نصیحت هم
❈۵❈
ز محرم بودن بزمش ملاف ای مدعی کانجا مرا پیش از تو بود این محرمی بیش از تو حرمت هم
ز قرب غیر خاطر جمع‌دار ای محتشم کانجا قبول اندر تقرب دخل دارد قابلیت هم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۴۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها