گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:پا چون کشم ز کوی تو کانجا زمان زمان می‌آورد کشاکش عشقم کشان کشان

❈۱❈
پا چون کشم ز کوی تو کانجا زمان زمان می‌آورد کشاکش عشقم کشان کشان
جان زار و تن نزار شد از بس که می‌رسد جور فلک برین ستم دلبران بر آن
❈۲❈
چون نیستیم در خور وصل ای اجل بیا ما را ز چنگ فرقت آن دلستان ستان
دل داشت این گمان که رهائی بود ز تو خط لبت چو گشت عیان شد کم آن گمان
❈۳❈
رفتی و گشت دیده لبالب ز در اشگ باز آی تا به پای تو ریزم روان روان
ای دل کناره کن ز بت من که روز و شب بسته است بهر کشتن اسلامیان میان
❈۴❈
داغی که میهنی به دل از دست آن نگار ای محتشم ز دیدهٔ مردم نهان نه آن

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۵۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حمیدرضا
2008-11-06T18:27:08
دو قافیه دارد
محیا م
2011-11-03T17:43:39
داغی که میهنی باید اصلاح شود به :داغی که مینهی