محتشم کاشانی:ای صبا درد من خسته به درمان برسان یعنی از من بستان جان و به جانان برسان
❈۱❈
ای صبا درد من خسته به درمان برسان
یعنی از من بستان جان و به جانان برسان
نامه ذره به خورشید جهانآرا بر
تحفهٔ مور به درگاه سلیمان برسان
❈۲❈
عذر کم خدمتی بنده به مولا کن عرض
آستان بوسی درویش به سلطان برسان
شرح افتادگی من چو شنیدی برخیز
در خرام آی و به آن سرو خرامان برسان
❈۳❈
سر به سر قصهٔ احوالم اگر گوش کند
زود بر گرد و به من مژدهٔ احسان برسان
ورنه بنشین و به قانون شفاعت پیشش
نامه آغاز کن و قصه به پایان برسان
❈۴❈
نامه گر کار به جائی نرساند زنهار
تو به فریاد رس او را و به افغان برسان
از پی روشنی دیدهٔ احباب آنجا
بوی پیراهنی از مصر به کنعان برسان
❈۵❈
محتشم باز به عنوان وفا مشهور است
قصه کوتاه کن و نامه به عنوان برسان
کامنت ها