گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:گرچه در دیدهٔ‌تر جای تو نتوان کردن به همین قطع تمنای تو نتوان کردن

❈۱❈
گرچه در دیدهٔ‌تر جای تو نتوان کردن به همین قطع تمنای تو نتوان کردن
وصل را گرچه به کوشش نتوان یافت ولی هجر را مانع سودای تو نتوان کردن
❈۲❈
کنم از بهر تو دانسته خلاف دل خویش چون خلاف دل دانای تو نتوان کردن
گرچه کفر است ز بس سرکشیت می‌ترسم کز خدا نیز تمنای تو نتوان کردن
❈۳❈
در دل تنگی و این طرفه که نه گردون را صدف گوهر یکتای تو نتوان کردن
خواهم از خلق نهانت کنم اما چه کنم که تو خورشیدی و اخفای تو نتوان کردن
❈۴❈
گر سراپا چو فلک دیده توان گشت هنوز سیر خود را ز تماشای تو نتوان کردن
گر کنی وعده هم ای یار غلط وعده چه سود که نیائی و تقاضای تو نتوان کردن
❈۵❈
محتشم گر تو کنی ترک سخن صد کان را به دل طبع گهر زای تو نتوان کردن

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۷۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها