گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:فتنه می‌خیزد از آن ترکانه دامن برزدن عشوه می‌ریزد از آن مستانه گل بر سر زدن

❈۱❈
فتنه می‌خیزد از آن ترکانه دامن برزدن عشوه می‌ریزد از آن مستانه گل بر سر زدن
ترک چشمش دارد آیا از کدام استاد یاد دست از تمکین به جنبانیدن خنجر زدن
❈۲❈
شیر دلرا کند گرد لشگر حسنش ز جا نیست آسان خویش را بر قلب این لشگر زدن
قسمی از بیگانگی دارد که می‌بارد از آن خانهٔ دل را به دست آشنائی در زدن
❈۳❈
باده در خلوت کشیدن‌های او را در قفاست سر ز جائی برزدن آتش به عالم در زدن
یک جهان لطف است ازو بعد از تواضعهای عام سر ز من پیچیدن اندر حالت ساغر زدن
❈۴❈
نرگس خنجرزن او زخم خنجر خورده را می‌کشد از انتظار خنجر دیگر زدن
پیش آن چشم ای غزالان عشوهٔ چشم شما نیست جز بر چشم مردم مشت خاکستر زدن
❈۵❈
محتشم پروانه آن شمع گشتی وای تو نیست کار سرسری گرد سر او پر زدن

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۷۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها