گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:دلم آزاد از دامش نمی‌گردد چه دامست این زبانم کوته از نامش نمی‌گردد چه نام است این

❈۱❈
دلم آزاد از دامش نمی‌گردد چه دامست این زبانم کوته از نامش نمی‌گردد چه نام است این
گر آید روز روشن ور رود دور از رخ و زلفش
نه من یابم که صبح است آن نه دل داند که شامست این
به کامم روز و شب در عاشقی اما به کام که
به کام آن که جان می‌یابد از مرگم چه کام است این
تو گرم عیش با غیر و مرا هر لحظه در خاطر که می‌سوزد دلت بر من چه سوداهای خام است این
❈۲❈
یکی را ساختی محرم یکی را کشتی از حرمان فراموش کار من بنگر کدامست آن کدامست این
بخور خونم چو آب و غیر، گر آبت دهد مستان که پیش نیک و بددانان حلالست آن حرامست این
❈۳❈
ز حالات دگرگون محتشم می‌ریزد از کلکت گهی آب و گهی آتش چه ترتیب کلامست این

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها