محتشم کاشانی:گر شود از دیده نهان ماه من دود برآرد ز جهان آه من
❈۱❈
گر شود از دیده نهان ماه من
دود برآرد ز جهان آه من
از نگه من به تمنای خویش
آه گر افتد به گمان ماه من
❈۲❈
آن که به پندست مرا سود خواه
از همه بیش است زیان خواه من
از تو به جان آمدم اندیشه کن
جان من از نالهٔ جانکاه من
❈۳❈
بندگیت جان من بینواست
جان من از من مستان شاه من
باش به هوش ای دل غافل که چرخ
در ره او کنده نهان چاه من
❈۴❈
محتشم افسرده رهی داشتم
نیک زد آن سرو روان راه من
کامنت ها