گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:از سپاه حسن آخر یک سوار آمد برون کافتاب از شرم رویش شرمسار آمد برون

❈۱❈
از سپاه حسن آخر یک سوار آمد برون کافتاب از شرم رویش شرمسار آمد برون
همچو نخل‌تر که باد تند ازو ریزد ثمر پر نگاه و عشوه ریز و غمزه بار آمد برون
❈۲❈
کار مرگ آن دم شد آسان کز قد آن نخل‌تر از نیام دهر تیغ آب‌دار آمد برون
بر فلک شد پر نفیر از بانگ پیکانان بلند غالبا امروز شاه کامکار آمد برون
❈۳❈
وضع سرمستانه‌اش بازار سرمستان شکست گرچه کم شد نشاء غالب خمار آمد برون
داده تا قتل که را با خود قرار امشب که باز تیغ بر کف چین بر ابرو بی‌قرار آمد برون
❈۴❈
انتظاری داده بودم بر درش با خود قرار ناگه آن سرو روان بی‌انتظار آمد برون
خط رویت خاست یا در عهدت از طوفان حسن آفتاب عالم آرا از غبار آمد برون
❈۵❈
نقد قلب محتشم در بوتهٔ عشق بتان رفت بر ناقص ولی کامل عیار آمد برون

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۹۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها