محتشم کاشانی:آینه بردار و حسن جان فزای خویش بین انتخاب نسخهٔ صنع خدای خویش بین
❈۱❈
آینه بردار و حسن جان فزای خویش بین
انتخاب نسخهٔ صنع خدای خویش بین
در خرامش بر قفا چشم افکن ای زنجیر مو
یک جهان مجنون کشان اندر قفای خویش بین
❈۲❈
ای که برافتادگان چون باد میرانی سمند
یک ره آخر زیر پای باد پای خویش بین
ای که در مهد همایون میروی سلطان صفت
از زکوة سلطنت سوی گدای خویش بین
❈۳❈
ای جمالت شمع صد پروانه سر برکن ز بام
مرغ جان را پرزنان گرد سرای خویش بین
از قبای تنگ بیرونآ و جیب یوسفان
تا به دامن چاک از رشگ قبای خویش بین
❈۴❈
بینوا در دهر بسیار است اما محتشم
بینوای توست سوی بینوای خویش بین
کامنت ها