گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:آن منتظر گدازی چشم سیاه او جانیست در تن نگه گاه‌گاه او

❈۱❈
آن منتظر گدازی چشم سیاه او جانیست در تن نگه گاه‌گاه او
خوش کامرانیست در اثنای قهر و خشم دیدن به دست میل عنان نگاه او
❈۲❈
در عین بسملم در انکار اگر زند من با سر بریده شوم خود گواه او
هست از سر بریده او یک رهم امید جنبیدن لبی که شود عذرخواه او
❈۳❈
آن رتبه کو که بی‌حرکت سازم از دعا دست فرشته‌ای که نویسد گناه او
الماس ریزه ریخته در چشم غیرتم هر برگ گل که ریخته در خوابگاه او
❈۴❈
او گرد غم فشانده ز حرمان به روی من من خاک کوچه رفته ز مژگان ز راه او
زلفش سپاه خسرو حسنست وین عجب کاسباب قوت است شکست سپاه او
❈۵❈
منشین ز سوز محتشم ایمن که بر فلک داغیست هر ستاره‌ای از دود آه او

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۱۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها