گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:یار از جعد سمن‌سا مشک بر گل ریخته یاسمن را باغبان بر پای سنبل ریخته

❈۱❈
یار از جعد سمن‌سا مشک بر گل ریخته یاسمن را باغبان بر پای سنبل ریخته
زا لطافت گشته عنب بیز و مشک افشان هوا یا صباگرد از خم آن زلف و کاکل ریخته
❈۲❈
تاب کاکل داده و افکنده سنبل را به تاب چهره از خوی شسته و ابر به رخ گل ریخته
در میان شاهدان گل دگر باد بهار کرده گل ریزی که خون از چشم بلبل ریخته
❈۳❈
غافل است از دیدهٔ خون ریز شورانگیز من آن که خونم را به شمشیر تغافل ریخته
خون گرم عاشقان گوئی ز خواریهای عشق آب حمام است کان گل بی‌تامل ریخته
❈۴❈
محتشم زاری کنان در پای سرو سر کشت آبروی خویش از عین تنزل ریخته

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۳۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها