گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:گرچه دیدم بر عذار عصمتت خال گناه چشم از رویت نبستم روی چشم من سیاه

❈۱❈
گرچه دیدم بر عذار عصمتت خال گناه چشم از رویت نبستم روی چشم من سیاه
کم نگه کردم که رویت را ندیدم سوی غیر غیرتم بنگر که دیگر می‌کنم سویت نگاه
❈۲❈
مدعی سررشتهٔ وصلت به چنگ آورده است هست زلف در همت اینک به این مغنی گواه
غیر پر کید و تو بی‌قید و من از مجلس برون جز خدا دیگر که پاس عصمتت دارد نگاه
❈۳❈
حکم غیرت نیست در ملک دلم جاری بلی از سیاستهای پیشین تایب است این پادشاه
گردد ای بت تا کی ازین جنگهای زرگری از تو ضایع ناوک بیداد و از من تیر آه
❈۴❈
از ته دل با کسان میدار صحبت بعد از آن میشو از لطف زبانی محتشم را عذر خواه

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۵۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها