محتشم کاشانی:باز ای دل شورانگیز رو سوی کسی داری چشم از همه پوشیده بر روی کسی داری
❈۱❈
باز ای دل شورانگیز رو سوی کسی داری
چشم از همه پوشیده بر روی کسی داری
ای آتش دل با آن کز دست تو میسوزم
چون از تو کنم شکوه تو خوی کسی داری
❈۲❈
هر گل که به باغ آید میبویم و میگویم
در پای تو میرم من تو بوی کسی داری
ای دل ز سجود تو محراب به تنگ آید
ورنه نظر رگویا ابروی کسی داری
❈۳❈
بگسل ز من ای عاقل ورنه نفسی دیگر
زنجیر جنون بر پا از موی کسی داری
ای محتشم ار دهرت همسایه مجنون کرد
خوش باش که جا در عشق پهلوی کسی داری
کامنت ها