گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:به جرم این که گفتم سوز خود با عالم‌افروزی چو شمع استاده‌ام گریان که خواهد کشتنم روزی

به جرم این که گفتم سوز خود با عالم‌افروزی
چو شمع استاده‌ام گریان که خواهد کشتنم روزی
از آن چون کوکبم پیوسته اشک از دیده می‌ریزد
که چون صبح از دلم سر می‌زند مهر دل‌افروزی
❈۱❈
نگشتی ماه من هر شب ز برج دیگران طالع اگر بودی من بی‌خانمان را بخت فیروزی
ندارم در شب هجران درون کلبهٔ احزان به غیر از نالهٔ دم سازی ورای گریهٔ دلسوزی
❈۲❈
ز شادی جهان فارغ ز عیش دهر مستغنی دل غم‌پروری داریم و جان محنت اندوزی
دلم شد چاک چاک از غم کجائی ای کمان ابرو که می‌خواهم ز چشم دلنوازت تیر دلدوزی
❈۳❈
نبودی بی‌نظام این نظم صبیان تا به این غایت اگر گه گاه بودی محتشم را نکته آموزی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۶۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها