محتشم کاشانی:در سیر چمن دیدم سرو چمن آرائی زیبا تن و اندامی رعنا قد و بالائی
❈۱❈
در سیر چمن دیدم سرو چمن آرائی
زیبا تن و اندامی رعنا قد و بالائی
در پرده عذار او در بسته گلستانی
در رمز دهان او سر بسته معمائی
❈۲❈
ای عقل وداعم کن خوش خوش که درین ایام
دل میبردم هر روز جائی به تماشائی
با آن که جهانگیرست شمشیر زبان من
از سحر خیالاتم در عرض تمنائی
❈۳❈
در گوش دلم تکرار بس راز همیگوید
آن غمزه که میگوید صد نکته به ایمائی
هان ای سر سودائی راز هوس گرمست
پا در ره سودا نه اما نخوری پائی
❈۴❈
از منع ببندی لب در لانه که خوبان را
باشد به زمان ما هر منع تقاضائی
ای مرغ همایون فال زین بال فشانیها
دل رفت ز جا گویا داری خبر از جائی
❈۵❈
از دغدغه ایمن شو کز پاکی عشق تو
سجاده بر آب انداخت دامن به می آلائی
ای عقل سپرداری بگذار که رد دلها
گر دیده خدنگ افکن بازوی توانائی
❈۶❈
بر محتشم افکن ره تا گردی ازین آگه
کاندر نفسی داری طوطی شکر خائی
کامنت ها