گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:به جائی دلت گرم سوداست گوئی دل بی‌سر و برگ از آنجاست گوئی

❈۱❈
به جائی دلت گرم سوداست گوئی دل بی‌سر و برگ از آنجاست گوئی
تو را مستی هست پنهان نه پیدا ولیکن نه مستی صهباست گوئی
❈۲❈
دل نیست برجا فلک بر تو دیدی ز جام هوس باده پیماست گوئی
به من می‌کنی لطفی از حد زیاده مرادت ازین لطف ایذاست گوئی
❈۳❈
بهر چشم برهم زدن بهر قتلم ز چشمت به ابرو صد ایماست گوئی
فلک بر زمین از دو چشم تر من گمارنده هفت دریاست گوئی
❈۴❈
متاع قرار و سکون در دل ما درین عهد اکسیر و عنقاست گوئی
به دل هرچه دیدند بردند خوبان دل عاشقان خوان یغماست گوئی
❈۵❈
پراکنده عشقی که دانم به طعنش لب اوست گویا دل ماست گوئی
ز بزم بتان محتشم خاست طوفان ستیزندهٔ مست من آنجاست گوئی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۰۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها