محتشم کاشانی:زان آستان که قبلهٔ ارباب دولت است محرومی من از عدم قابلیت است
❈۱❈
زان آستان که قبلهٔ ارباب دولت است
محرومی من از عدم قابلیت است
چشم ز عین بیبصری مانده بینصیب
زان خاک در گه سرمهٔ اهل بصیرت است
❈۲❈
رویم که نیست بر کف پایش به صد نیاز
از انفعال بر سر زانوی خجلت است
دوشم که نیست غاشیه کش در کاب تو
آزرده از گرانی بار مذلت است
❈۳❈
دستم که نیست پیش تو بر سینهٔ صبح و شام
کوته ز جیب عیش و گریبان راحت است
پایم ازین گنه که نه جاری به راه توست
مستوجب سلاسل قهر و سیاست است
❈۴❈
گر دور چرخ مانعم از پای بوس توست
در روزگار باعث تاخیر صحبت است
بر من جفاست ورنه سلیمان عهد را
در انجمن نصیحت موری چه حاجت است
❈۵❈
من بعد روی محتشم از هیچ رومباد
دور از درت که گفته ارباب همت است
کامنت ها