گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:چون دم جان دادنم آهی ز جانان برنخاست آهی از من سر نزد کز مردم افغان برنخاست

❈۱❈
چون دم جان دادنم آهی ز جانان برنخاست آهی از من سر نزد کز مردم افغان برنخاست
گریه طوفان خیز گشت و از سرم برخاست دود باری از من گریه کم سرزد که طوفان برنخاست
❈۲❈
گرچه شور شهسواران بود در میدان حسن عرصه تاز آن مه نشد گردی ز میدان برنخاست
دست و تیغ آن قبا گلگون نشد هرگز بلند بر سر غیری که ما را شعله از جان برنخاست
❈۳❈
می‌رسد او را اگر جولان کند بر آفتاب کز زمین چون او سواری گرم جولان برنخاست
ناوکی ننشست ازو بر سینهٔ پر آتشم کاتشم یک نیزه از چاک گریبان برنخاست
❈۴❈
کشت در کوی رقیبم یار و کس مانع نشد یک مسلمان محتشم زان کافرستان برنخاست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها