گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:آن که بزم غیر را روشن چو گلشن کرده است می‌تواند کرد با او آن چه با من کرده است

❈۱❈
آن که بزم غیر را روشن چو گلشن کرده است می‌تواند کرد با او آن چه با من کرده است
عنقریب از گریه نابینا چو دیگر چشمهاست دیده‌ای کان سست عهد امروز روشن کرده است
❈۲❈
کرده در چشم رقیب بوم سیرت آشیان شاهباز من عجب جائی نشیمن کرده است
یک جهت تا دیده‌ام با غیر آن بی‌درد را غیرتم از صد جهت راضی به مردن کرده است
❈۳❈
مردهٔ ما راهنوز از اختلاط اوست عار کان مسیحا دم ز وصلش روح در تن کرده است
وه که شد آلوده دامان آن که در تمکین حسن خنده بر مستوری صد پاکدامن کرده است
❈۴❈
محتشم رخش ترقی بین که آن رعنا سوار آهوی شیرافکنش را روبه افکن کرده است

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها