گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:کمر به کین تو ای دل چو یار جانی بست طمع مدار که دیگر کمر توانی بست

❈۱❈
کمر به کین تو ای دل چو یار جانی بست طمع مدار که دیگر کمر توانی بست
به بزم وصل قدم چون نهم که عصمت او گشود دست و مرا پای کامرانی بست
❈۲❈
دری که دیده بروی دلم گشود این بود که عشق آمد و درهای شادمانی بست
گز از خماردهم جان عجب مدار ای دل که ساقی از لب من آب زندگانی بست
❈۳❈
رخ از دریچهٔ معنی نمود آن که به ناز میان حسن و نظر سدلن ترانی بست
شکست ساغر دل را به صد ملامت و باز به دستیاری یک عشوهٔ نهائی بست
❈۴❈
به نیم معذرتی آن هم از زبان فریب در هزار شکایت ز نکته دانی بست
چو گرد قصد نگه کار غیر ساخت نخست که چشم او به فریب از نگاهبانی بست
❈۵❈
به عرض عشق نهان محتشم زبان چو گشود میانهٔ من و او راه همزبانی بست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها