گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:آن چه هر شب بگذرد از چرخ فریاد منست و آن چه آن مه را به خاطر نگذرد یاد منست

❈۱❈
آن چه هر شب بگذرد از چرخ فریاد منست و آن چه آن مه را به خاطر نگذرد یاد منست
آن چه بر من کارها را سخت می‌سازد مدام بی‌ثباتی‌های صبر سست بنیاد منست
❈۲❈
عشق می‌گوید ز من قصر بلا عالی بناست هجر می‌گوید بلی اما بامداد منست
می‌گریزد صید از صیاد یارب از چه رو دایم از من می‌گریزد آن که صیاد منست
❈۳❈
من ز در بیرون و اهل بزم اندر پیچ و تاب کان پری را چشم بر در گوش برداد منست
امشبم محروم ازو اما بسی شادم که غیر این گمان دارد که او در وحدت آباد منست
❈۴❈
از شعف هر دم که نظم محتشم سنجید و گفت آن که خواهد گور خسرو کند فرهاد منست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مهرشاد
2020-04-18T07:45:27
درود«بامداد» در مصرع دوم بیت سوم و «برداد» در مصرع دوم بیت پنجم به چه معناست؟
رسته
2020-04-18T08:45:04
در پاسخ مهرشادبامداد = صبح کان پری را چشم بر در، گوش بر دادِ من است
Polestar
2021-03-04T19:55:01
کلمۀ بامداد در بیت سوّم غلط تایپیه و درستش اینه: به امداد