گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:دوست با من دشمن و با دشمن من گشته دوست هر که با من دوست باشد دشمن جان من اوست

❈۱❈
دوست با من دشمن و با دشمن من گشته دوست هر که با من دوست باشد دشمن جان من اوست
بر کدام ابرو کمان چشمم به سهو افتاده است کان پری با من به چشم و ابرو اندر گفتگوست
❈۲❈
برنخیزم از درش گر سازدم یکسان به خاک زان که جسم خاکیم پروردهٔ آن خاک کوست
شوخ چشم من که دارد روی خوب و خوی بد گر ز غیرت با نظر بازان به دست آن هم نکوست
❈۳❈
از شکایتهای او دایم من دیوانه‌ام با دل خود در سخن اما سخن را رو در اوست
گر ز دست توبه‌ام پیمانهٔ عشرت شکست توبه گویان دست عهدم باز در دست سبوست
❈۴❈
محتشم خودر ا خلاص از عشق می‌خواهم ولی چون کنم چون مرغ دل در دام آن زنجیر موست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۹۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نوید
2015-03-08T10:31:17
بیت 4گر ز غیرت با نظر بازان «به دست» آن هم نکوستصحیح: گر ز غیرت با نظربازان «بدست» آن هم نکوست