گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:دلت امروز به جا نیست دگر چیزی هست سنبلت را سرما نیست دگر چیزی هست

❈۱❈
دلت امروز به جا نیست دگر چیزی هست سنبلت را سرما نیست دگر چیزی هست
آن که دیشب به من گفت و ز بزمش راندی از تو امروز جدا نیست دگر چیزی هست
❈۲❈
طوطی نطق حریفان همه لال است و به کس خلقت آئینه‌نما نیست دگر چیزی هست
بزم حالیست ز نا محرم و از چهرهٔ راز خاطرت پرده گشا نیست دگر چیزی هست
❈۳❈
سخنت با من و چشمت که سراپاست نگاه بر من بی سرو پا نیست دگر چیزی هست
عقل گفت این همه ناز است دگر چیزی نیست غمزه‌اش گفت چرا نیست دگر چیزی هست
❈۴❈
محتشم این همه تلخی و ترش ابروئی ناز آن حور لقا نیست دگر چیزی هست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۹۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها