گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عثمان مختاری:چو آمد برآویخت توپال شیر به پیش صف شاه ارژنگ چیر

❈۱❈
چو آمد برآویخت توپال شیر به پیش صف شاه ارژنگ چیر
چو ارژنگ آندید آمد بکین بجنبید گفتی ز لشکر زمین
❈۲❈
گرفتند توپال را در زمان بیامد هیاهوی کند آوران
ستمکاره توپال شیر نر درافتاد در لشکر بی شمر
❈۳❈
جهان کرد بر شاه ارژنگ تنگ ز خون شد زمین هر طرف لاله رنگ
سپهبد به نیروی پروردگار برون آمد از لشکر بی شمار
❈۴❈
بیاورد شنگاوه در پیش شاه کشیدند از رزم دست آن سپاه
دو لشکر دگر باره بر جای شد همی برفلک ناله نای شد
❈۵❈
ستم کاره کوپال در دشت جنگ به ایستاده و گرز کینش به چنگ
سپهدار برداشت پیچان کمند برآورد کردند سرکش سمند
❈۶❈
برآویخت با گرد توپال شیر میان دو لشکر چو شیر دلیر
بدانست توپال کاندر نبرد نتابد ابا آن یل شیره مرد
❈۷❈
بتابید سر پیل را در زمان که آمد سپهبد چو شیر ژیان
درانداخت در گردنش خم خام سرگرد توپال آمد بدام
❈۸❈
کشیدش ز بالا بزیر آن دلیر فرو رفت و برداشت خنجر چو شیر
سرش را بزد دست و از تن برید ز میدان کین پیش شاه آورید
❈۹❈
برآورد دم ناله کوه نای فرو رفت ارژنگ از باد پای
سر بی بها برگرفت آن زمان بخون پدر خورد خونش روان
❈۱۰❈
ببوسید روی و بر شهریار بسر کرد ارژنگ شه زر نثار
چو هیتال آن دید بگریست خون که شد بختم اکنون و گشتم نگون
❈۱۱❈
برادر بشد کشته خویش من گرامی سه فرزند من پیش من

فایل صوتی شهریارنامه بخش ۴۴ - رزم توپال با شهریار و کشته شدن توپال گوید

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها