گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:گفت ای زن تو زنی یا بوالحزن فقر فخر آمد مرا بر سر مزن

❈۱❈
گفت ای زن تو زنی یا بوالحزن فقر فخر آمد مرا بر سر مزن
مال و زر سر را بود همچون کلاه کل بود او کز کله سازد پناه
❈۲❈
آنک زلف جعد و رعنا باشدش چون کلاهش رفت خوشتر آیدش
مرد حق باشد بمانند بصر پس برهنه به که پوشیده نظر
❈۳❈
وقت عرضه کردن آن برده‌فروش بر کند از بنده جامهٔ عیب‌پوش
ور بود عیبی برهنه‌ش کی کند بل بجامه خدعه‌ای با وی کند
❈۴❈
گوید ای شرمنده است از نیک و بد از برهنه کردن او از تو رمد
خواجه در عیبست غرقه تا به گوش خواجه را مالست و مالش عیب‌پوش
❈۵❈
کز طمع عیبش نبیند طامعی گشت دلها را طمعها جامعی
ور گدا گوید سخن چون زر کان ره نیابد کالهٔ او در دکان
❈۶❈
کار درویشی ورای فهم تست سوی درویشی بمنگر سست سست
زانک درویشان ورای ملک و مال روزیی دارند ژرف از ذوالجلال
❈۷❈
حق تعالی عادلست و عادلان کی کنند استم‌گری بر بی‌دلان
آن یکی را نعمت و کالا دهند وین دگر را بر سر آتش نهند
❈۸❈
آتشش سوزا که دارد این گمان بر خدا و خالق هر دو جهان
فقر فخری از گزافست و مجاز نه هزاران عز پنهانست و ناز
❈۹❈
از غضب بر من لقبها راندی یارگیر و مارگیرم خواندی
گر بگیرم برکنم دندان مار تاش از سر کوفتن نبود ضرار
❈۱۰❈
زانک آن دندان عدو جان اوست من عدو را می‌کنم زین علم دوست
از طمع هرگز نخوانم من فسون این طمع را کرده‌ام من سرنگون
❈۱۱❈
حاش لله طمع من از خلق نیست از قناعت در دل من عالمیست
بر سر امرودبن بینی چنان زان فرود آ تا نماند آن گمان
❈۱۲❈
چون که بر گردی تو سرگشته شوی خانه را گردنده بینی و آن توی

فایل صوتی مثنوی معنوی بخش ۱۱۶ - نصیحت کردن مرد مر زن را کی در فقیران به خواری منگر و در کار حق به گمان کمال نگر و طعنه مزن در فقر و فقیران به خیال و گمان بی‌نوایی خویشتن

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

سیاوش مرتضوی
2015-03-22T18:50:57
همانطور که آقا امیر پیش از من گفته است، لطفا بیت شانزدهم را هر چه سریعتر اصلاح کنید. معنای بیت کاملا برعکس شده. «الفقر فخری» بخشی از حدیث نبوی است و پیامبر در آن حدیث فرمود که درویشی افتخار من است و این آن چیزی است که من نسبت به دیگر پیامبران است بدان مفتخرم. «فقر فخری از گزاف است»، یعنی پیامبر گزافه گویی کرده است و این کلام مولانا نمی تواند باشد.
سیاوش مرتضوی
2015-03-22T18:57:38
پیوشت حاشیه پیشین:مصراع دوم بیت شانزدهم هم نادرست است. بیت درست به این صورت است:فقر فخری نز گزاف است و مجازصدهزاران عز پنهان است و نازمرجع:پیوند به وبگاه بیرونی
ایرج اسماعیل پور قوچانی
2016-01-02T18:52:54
با توجه به اظهار نظر دو تن از دوستان بر نادرستی بیتفقز فخری از گزافست و مجازنه هزاران عز پنهان است و نازبه گمان بنده این بیت صحیح است. در اینجا گزاف به معنی زیاد بودن و فراوانی است که با ابیات پیشین همخوانی دارد. مولانا می فرمایند که کلمه فقر در اینجا به معنی مجازی کلمه است و در مقام حقیقت به معنی دارایی مفرط و گزاف است. مصرع دوم هم در همین مضمون باید 9000 خوانده شود که عددی مقدس و استعاره ای برای بی پایان است.
امیر
2014-05-17T12:26:25
در بیت شانزدهم :فقر فخری نز ( از اشتباه است ) گزاف است و مجاز..به معنای فقر فخری نه از گزاف است..که با نوشتن کلمه از معنا بطور کل عوض خواهد شد..لطفا تصحیح بفرمایید..
امین کیخا
2013-11-01T23:55:31
لغت پهلوی برای مردد گمانگر بوده است .
امیر سعدا
2019-11-12T03:25:24
در مورد بیت شانزده که دوستان نظراتی فرمودند عرض کنم که برای درک این بیت که کاملا هم درست نوشته شده باید به بیت قبل از آن توجه کنید که میفرماید شخصی که در آتش میسوزه گمان میکنه که فقر و فخری از گزاف و مجاز است نه اینکه هزران عز پنهان و ناز دارد
بهمن
2020-10-01T01:39:37
بیت 16 درس نوشته شده فق باید بصورت سوالی و تعجبی خوانده شود(!؟) آخر بیت علامت تعجب و سوال بیاید
حسین
2018-01-06T16:31:05
بیت اول یک پرسش است:فقر فخری از گزافست و مجاز?نه ,هزاران عز پنهانست و ناز!