گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:گفت پیغامبر که زن بر عاقلان غالب آید سخت و بر صاحب‌دلان

❈۱❈
گفت پیغامبر که زن بر عاقلان غالب آید سخت و بر صاحب‌دلان
باز بر زن جاهلان چیره شوند زانک ایشان تند و بس خیره روند
❈۲❈
کم بودشان رقت و لطف و وداد زانک حیوانیست غالب بر نهاد
مهر و رقت وصف انسانی بود خشم و شهوت وصف حیوانی بود
❈۳❈
پرتو حقست آن معشوق نیست خالقست آن گوییا مخلوق نیست

فایل صوتی مثنوی معنوی بخش ۱۱۹ - در بیان این خبر کی انهن یغلبن العاقل و یغلبهن الجاهل

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

نازبانو
2014-11-14T17:39:02
درود بر مولانای فمینیست !!
جباری هرسینی
2016-06-07T15:12:02
در بیت «گفت پیغامبر...»، باید «پیغمبر» گفته شود. حداقل به ضرورت وزن. البته مولانا از این مسامحات دارد.
محمدامین مروتی
2016-04-26T09:56:47
مقام زنمحمدامین مروتیمولانا در دفتر اول از زن و شوهر فقیری می گوید که آوازه ی بخشش خلیفه به گوششان رسیده بود. زن مدام در گوش مرد می خواند که ما هم نزد خلیفه برویم و از این نمد کلاهی بسازیم. مرد از اصرار زن عاجز می شود و او را تهدید به جدایی می کند. زن هم می ترسد و در گریه می شود. مولانا می گوید در حقیقت گریه وسیله ی دفاعی زن در مقابل مرد است:زن چو دید او را که تند و توسَنست(توسن=سرکش)گشت گریان؛ گریه خود دام زنستزن می گوید در وجود خودت موجود مهربانی هست که او را شفیع خود، نزد تو قرار می دهم و این شفیع، به واقع همان محبتی است که خدا در دل مردان نسبت زنان نهاده است:از فراق تلخ می‌گویی سَخُنهر چه خواهی کن ولیکن این مکندر تو از من عذرخواهی هست؛ سِرّ(سِر یعنی پنهان)با تو- بی من- او شفیعی مُستمرّمن به اتکای این ویژگی که در تو سراغ داشتم، خطا کردم:عذر خواهم در درونت، خُلقِ تستز اعتماد او، دلِ من جُرم جستمولانا می گوید مهر زن را در دل مرد سرشته اند و زن بدونِ گریه هم دلرباست و گریه مهر زن را در دل مرد هم بیشتر می کند:گریه چون از حد گذشت و های هایزو که بی گریه بُد او خود دلربایشد از آن باران، یکی برقی پدیدزد شراری در دلِ مردِ وحید (وحید یعنی یگانه)در حال عادی مرد اسیر زیبایی زن است و ناز و غرورش را به جان می خرد؛ چه رسد با این که زن نزد او اظهار بندگی هم بکند:آنک بنده ی روی خوبش بود مرد،چون بُوَد چون بندگی آغاز کرد؟آنک از کبرش دلت لرزان بود،چون شوی چون پیش تو گریان شود؟آنک از نازش دل و جان خون بود،چونک آید در نیاز او، چون بود؟مگر نه این که خدا در قرآن می فرماید مهر زنان را در دلتان آراسته ایم و ایشان مایه ی تسکین و آرامش شمایند؟زیّن للناس حق آراستستزانچ حق آراست چون دانند جست؟چون پی یَسکن الیهاش آفریدکی تواند آدم از حوا بریدرستم و حمزه سهل است، پیامبر هم با هم کلام شدن با ام المومنین عایشه، آرامش می یافت و او را با نهایت محبت و عشق "حمیرا" یعنی گل سرخ روی کوچک می خواند:رستم زال ار بود وز حمزه بیشهست در فرمان اسیر زال خویشآنک عالم مستِ گفتش آمدی"کَلّمینی یا حُمیرا" می‌زدیمولانا می گوید قدرت زنان، پنهانی است. ظاهرا مرد جسما قوی تر است ولی به قول امروزی ها، زن قدرت نرم افزاری دارد:ظاهرا بر زن چو آب ار غالبیباطنا مغلوب و زن را طالبیو این مهر در فطرت و سرشت زن سرشته شده است. بنابراین همان طور که در حدیث نبوی آمده است، خشونت و غضب با زنان، حاصل خروج از این فطرت بشری و پیدا کردن خوی حیوانی است:این چنین خاصیتی در آدمیستمهرﹾ حیوان را کَمَست؛ آن از کمیستگفت پیغامبر که: زن بر عاقلانغالب آید سخت و بر صاحب‌دلانباز بر زن جاهلان، چیره شوندزانک ایشان تند و بس، خیره روند کم بودﹾشان رقّت و لطف و ودادزان که حیوانیست غالبﹾ بر نهادمهر و رقت وصفِ انسانی بودخشم و شهوت وصفِ حیوانی بودو مگر نه این که زن به دلیل توالد، مظهر اسم خلاق خداوند و به واسطه ی مهرش، مظهر اسم لطیف خداوند است؟پرتو حقّست آن معشوق نیستخالقست آن گوییا، مخلوق نیستدر سیره ی پیامبر اکرم(ص) نهایت رفتار احترام آمیز با زنانشان را می بینیم. خدیجه که از این نظر جای خودش را داشت. با سایر زنان هم رفتار مهرآمیزی داشتند. به خلاف عرف رایجِ جاهلی ، نه تنها در تمام عمرشان دست به ضرب و شتم ایشان دراز نکرد، که در موارد کدورت هم خودش از خانه بیرون می رفت.
امین کیخا
2013-11-01T20:40:41
به لری چیر به معنی مهر و مهرورزی است ولی لغتی در حال تباه شدن است مثلا چیرو مهر دار یعنی کسی که با خوب سخنی و مهربانی میدانداری می کند و مجلس گردان است و اداب دان .
شروین پاداش‌پور
2019-12-22T03:02:35
سلام و سپاس از انتشار این همه اطلاعات خوب و جالب. بسیار آموختم.
طوقدار
2021-07-25T22:43:06.1846619
با تقدیم سلام و عرض ادب خدمت مدیران یایت معروف و مشهور تاریخ ما به نظر میرسد اساتیدی مثل جناب مهدی کاظمی مدتی است بر اشعار مولانا حاشیه نمی گذارند و این باعث نگرانی و دلواپسی برای دنبال کنندگان و ادب دوستان این سایت گرانقدر گردیده است لذا از زحمتکشان این مجموعه تقاضای پیگیری و تجسس مینمایم با درخواست بخشش و طلب توفیق برای شما.
سئنا
2021-09-04T18:59:03.2644275
«پیغامبر» واژه‌ای کاملاً درست است و اگر با «آ»ی کوتاه تلفظ شود هیچ اشکالی در وزن ایجاد نمی‌کند. در مقابل «پیغمبر» (در مواردی پیقمبر!!!) لحنی کوچه بازاری است برای سادگی تلفظ.  بسیاری از این -به قول شما- «مسامحات» که در آثار ادبی پیدا میکنیم ناشی از اشتباه خودمان در درک یا خوانش متن است.