گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ماجرای مرد و زن را مخلصی باز می‌جوید درون مخلصی

❈۱❈
ماجرای مرد و زن را مخلصی باز می‌جوید درون مخلصی
ماجرای مرد و زن افتاد نقل آن مثال نفس خود می‌دان و عقل
❈۲❈
این زن و مردی که نفسست و خرد نیک بایستست بهر نیک و بد
وین دو بایسته درین خاکی‌سرا روز و شب در جنگ و اندر ماجرا
❈۳❈
زن همی‌خواهد حویج خانگاه یعنی آب رو و نان و خوان و جاه
نفس همچون زن پی چاره‌گری گاه خاکی گاه جوید سروری
❈۴❈
عقل خود زین فکرها آگاه نیست در دماغش جز غم الله نیست
گرچه سر قصه این دانه‌ست و دام صورت قصه شنو اکنون تمام
❈۵❈
گر بیان معنوی کافی شدی خلق عالم عاطل و باطل بدی
گر محبت فکرت و معنیستی صورت روزه و نمازت نیستی
❈۶❈
هدیه‌های دوستان با همدگر نیست اندر دوستی الا صور
تا گواهی داده باشد هدیه‌ها بر محبتهای مضمر در خفا
❈۷❈
زانک احسانهای ظاهر شاهدند بر محبتهای سر ای ارجمند
شاهدت گه راست باشد گه دروغ مست گاهی از می و گاهی ز دوغ
❈۸❈
دوغ خورده مستیی پیدا کند های هوی و سرگرانیها کند
آن مرایی در صیام و در صلاست تا گمان آید که او مست ولاست
❈۹❈
حاصل افعال برونی دیگرست تا نشان باشد بر آنچ مضمرست
یا رب این تمییز ده ما را بخواست تا شناسیم آن نشان کژ ز راست
❈۱۰❈
حس را تمییز دانی چون شود آنک حس ینظر بنور الله بود
ور اثر نبود سبب هم مظهرست همچو خویشی کز محبت مخبرست
❈۱۱❈
نبود آنک نور حقش شد امام مر اثر را یا سببها را غلام
یا محبت در درون شعله زند زفت گردد وز اثر فارغ کند
❈۱۲❈
حاجتش نبود پی اعلام مهر چون محبت نور خود زد بر سپهر
هست تفصیلات تا گردد تمام این سخن لیکن بجو تو والسلام
❈۱۳❈
گرچه شد معنی درین صورت پدید صورت از معنی غریبست و بعید
در دلالت همچو آبند و درخت چون بماهیت روی دورند سخت
❈۱۴❈
ترک ماهیات و خاصیات گو شرح کن احوال آن دو ماه‌رو

فایل صوتی مثنوی معنوی بخش ۱۲۶ - مخلص ماجرای عرب و جفت او

تصاویر

کامنت ها

اسماء جوان
2019-05-24T22:34:38
یا غیاث الا مثتغیثین. ای اساتید محترم حاشیه نویس لطفأ به فریاد فریادها برسید.
طاهره
2020-10-29T17:38:29
مولانا می‏خواهد داستان مرد عرب را دنبال کند اما باز به یادش می آید که وضع این زن و مرد، شباهت به رابطهْ نفس انسان با عقل کمال‌جوی او دارد.در کلام مولانا به دوگونه عقل برمی‏خوریم:الف) عقلی که بر هوای نفس چیره است و انسان را به وصال حق راه می‏نماید؛ب) عقل حیله‌گر و حسابگر که در اکتساب منافع مادی او را یاری می‏کند.
ماھسا مشتری
2022-06-18T12:19:10.7537644
گر بیانِ معنوی ، کافی شدی   خَلقِ عالَم ، باطل و عاطل بُدی اگر بیان معنوی کافی می شد . یعنی اگر ایمان مجرد و عرفان و اعتقاد تنها برای مومن شدن کفایت می کرد . مردم جهان عاطل و باطل می شدند . یعنی کسی در جهت عبادات و طاعات و اعمال حسنه نمی کوشید . ( شرح کبیر انقروی ، ج 3 ، ص 1002 ) زیرا این اعمال ، جهت انگیختن تلاش در آدمی است . [ ملا هادی سبزواری می گوید : هر معنی را صورتی و هر حقیقتی را رفیقی است و باید آدمی جامع همه اوضاع سیّه باشد و اِلّا انسان ناقص خواهد بود . ( شرح اسرار ، ص 72 ) . به هر حال هم صورت لازم است و هم معنا . ] سایت دیدارجان
پشه
2023-06-03T16:53:46.9825413
درود بر آقایان با اسامی، فرهاد،کاظمی  لطفا تفاسیر خود را ادامه دهید، برکتی خواهد بود در زندگی شما،با تفاسیر شما از دفتر اول تا اینجا آمدم، ما را در این وسط راه و گمراهی رها نکنید، ظلماتست، بسیار آموختم از محضرشان در کنار حضرت مولانا، قابل بدانید ،ضعیفان را