گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:بانگ می‌آمد که ای طالب بیا جود محتاج گدایان چون گدا

❈۱❈
بانگ می‌آمد که ای طالب بیا جود محتاج گدایان چون گدا
جود می‌جوید گدایان و ضعاف همچو خوبان کآینه جویند صاف
❈۲❈
روی خوبان ز آینه زیبا شود روی احسان از گدا پیدا شود
پس ازین فرمود حق در والضحی بانگ کم زن ای محمد بر گدا
❈۳❈
چون گدا آیینهٔ جودست هان دم بود بر روی آیینه زیان
آن یکی جودش گدا آرد پدید و آن دگر بخشد گدایان را مزید
❈۴❈
پس گدایان آیت جود حقند وانک با حقند جود مطلقند
وانک جز این دوست او خود مرده‌ایست او برین در نیست نقش پرده‌ایست

فایل صوتی مثنوی معنوی بخش ۱۳۱ - در بیان آنک چنانک گدا عاشق کرمست و عاشق کریم کرم کریم هم عاشق گداست اگر گدا را صبر بیش بود کریم بر در او آید و اگر کریم را صبر بیش بود گدا بر در او آید اما صبر گدا کمال گداست و صبر کریم نقصان اوست

تصاویر

کامنت ها

محمدامین مروتی
2016-07-01T11:43:00
فقر به مثابة آیینة احسانمحمد امین مروتیمولوی در دفتر اول و حکایت عربی که کوزه ای آب برای خلیفه بغداد به رسم هدیه می بد، می گوید فقر و کرم، محتاج و وابسته به یکدیگر و به واقع دو روی یک سکه اند. در واقع، گدا آینه ای است که احسانِ خدا یا شخصِ محسن در آن جلوه گر می شود. چنان که زیبارو برای دیدن زیبایی خویش، محتاج آینه ای صاف است: جود می‌جوید گدایان و ضِعاف (=ضعفا)همچو خوبان کآینه جویند: صافروی خوبان ز آینه زیبا شودروی احسان، از گدا پیدا شودبه همین علت خداوند در سوره ضحی می فرماید ای پیامبر گدا را از در خود مران. وَامّا سائلَ فلا تَنهَر. چرا که گدا آیینه ی جود است و از دعواکردن با او و راندنش، این آینه شفافیتش را از دست می دهد و به وسیلة بخارِ دهان تیره می شود :پس ازین فرمود حق در والضّحیبانگ کم زن ای محمّد بر گداچون گدا آیینه ی جودست هاندم بود بر روی آیینه، زیانپدیدار کنندة جود انسان گداست. اما جودی فراتر از این هم داریم که هر چه در توان دارد، بر این احسان می افزاید. تفسیر بهتری هم از این بیت می توان کرد و آن این که از جود نخستین خدا یعنی از رحمانیتش، گدایان یا فقرا خلق می شوند و از جودِ ثانوی اش(رحیمیتش) ، این فقرا، رزق و روزی می یابند. ضمنا منظور از فقرا طبق آیة شریفة "انتم الفقرا و هو الغنی الحمید"، کل انسان هاست:آن یکی جودش، گدا آرد پدیدو آن دگر بخشد گدایان را مزیدپس گدایان آیتِ جود حقندوان که(= و آنان که) با حقند، جود مطلقنددر ادبیات عارفانه و در تبیین فلسفة آفرینش آمده است که خداوند گنجی مخفی بود که می خواست زیبایی خود را نظاره کند. پس آینه ای از مخلوقات ساخت تا خود را در آن ها ببیند. در حقیقت ما گدایان و فقرا، آینه ای در دست محبوب ازل و ابد هستیم تا اسم غنی و جوادِ خداوند مجال تجلی پیدا کند. در تایید این سخنان مولانا، بزرگان سخنان مشابهی گفته اند. آندره ژید در کتاب پربارِ "مائده های زمینی" می گوید: " انسان چیزی جز آن که می بخشد، ندارد." و ابرانسان نیچه با نفی اخلاق متعارف و متداول، به فراسوی اخلاق یعنی بـه قلمرو عشق خـود انگیخته گام می گذارد. اگردرقلمرو اخلاق متعارف ،"دادن" یک ارزش است ، در فراسوی نیک و بد این "خوب گرفتن" است کـه ارزش تلقی می شود. ابرانسان نیچه، آن قدرسرشار از ایثار و خوبی است که مانند درختی پربار، ازگیرنده، برای سبک کردن بارش تشکرمی کند: " تو آموختی کـه چقدرخـوب بخشیدن ، ازخـوب گرفتن مشکل تراست وآموختی که خـوب بخشیدن زیرکانه ترین هنرهای مهربانی است …آیا دهنده نباید ازگیرنده تشکر نماید؟ … ای خورشید بزرگ اگـر کسی نبود کـه روزت را نثارش کنی ، خوشبختی تو کجا بود؟ . . . ” و زرتشت می گوید: "من چون زنبورعسلی که بیش از حـد عسل گردآورده بـاشد احتیاج دارم که دست هایی به سویم درازشود، تـاقسمتی از آن را بر آنان نثارکنم ." (چنین گفت زرتشت )روزنوشته های کوتاهِ کانال اختصاصی " محمدامین مروتی " در تلگرام.پیوند به وبگاه بیرونی
محمد غافری
2010-07-20T21:25:38
با تشکر از به وجود آوردن چنین سایت مفیدی و تقاضای توفیق بیشتر برای خدمات فرهنگی شما از درگاه احدیت، تصحیح زیر را در قطعه ی بالا لازم می دانم.مصراع دوم از بیت دوم بایستی چنین باشد:همچو خوبان کآینه جویند صاف---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
محمد غافری
2010-07-20T21:33:32
در بخش 90 از دفتر اول مثنوی بیت صحیح به قرار زیر بایستی باشد:تشنگان گر آب جویند از جهانآب هم جوید به عالم تشنگان---پاسخ: با تشکر، با نسخهٔ چاپی مقایسه شد، مطابق متن است. تغییری اعمال نشد.