گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:در بخارا بندهٔ صدر جهان متهم شد گشت از صدرش نهان

❈۱❈
در بخارا بندهٔ صدر جهان متهم شد گشت از صدرش نهان
مدت ده سال سرگردان بگشت گه خراسان گه کهستان گاه دشت
❈۲❈
از پس ده سال او از اشتیاق گشت بی‌طاقت ز ایام فراق
گفت تاب فرقتم زین پس نماند صبر کی داند خلاعت را نشاند
❈۳❈
از فراق این خاکها شوره بود آب زرد و گنده و تیره شود
باد جان‌افزا وخم گردد وبا آتشی خاکستری گردد هبا
❈۴❈
باغ چون جنت شود دار المرض زرد و ریزان برگ او اندر حرض
عقل دراک از فراق دوستان همچو تیرانداز اشکسته کمان
❈۵❈
دوزخ از فرقت چنان سوزان شدست پیر از فرقت چنان لرزان شدست
گر بگویم از فراق چون شرار تا قیامت یک بود از صد هزار
❈۶❈
پس ز شرح سوز او کم زن نفس رب سلم رب سلم گوی و بس
هرچه از وی شاد گردی در جهان از فراق او بیندیش آن زمان
❈۷❈
زانچ گشتی شاد بس کس شاد شد آخر از وی جست و همچون باد شد
از تو هم بجهد تو دل بر وی منه پیش از آن کو بجهد از وی تو بجه

فایل صوتی مثنوی معنوی بخش ۱۷۸ - قصه وکیل صدر جهان کی متهم شد و از بخارا گریخت از بیم جان باز عشقش کشید رو کشان کی کار جان سهل باشد عاشقان را

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

خادمی
2015-12-12T23:24:24
وَخِم: وباآور، ناگوار. ناسالمهَباء : غباری که همراه پرتو خورشید از روزنه ای پدیدار می شود حَرَض: تباهی، گداختگی................................................از تو هم بجهد، تو دل بر وی مَنهپیش از آن کو بجهد، از وی تو بِجِه