مولانا:ای سگ طاعن تو عو عو میکنی طعن قرآن را برونشو میکنی
❈۱❈
ای سگ طاعن تو عو عو میکنی
طعن قرآن را برونشو میکنی
این نه آن شیرست کز وی جان بری
یا ز پنجهٔ قهر او ایمان بری
❈۲❈
تا قیامت میزند قرآن ندی
ای گروهی جهل را گشته فدی
که مرا افسانه میپنداشتید
تخم طعن و کافری میکاشتید
❈۳❈
خود بدیدیت آنک طعنه میزدیت
که شما فانی و افسانه بدیت
من کلام حقم و قایم به ذات
قوت جان جان و یاقوت زکات
❈۴❈
نور خورشیدم فتاده بر شما
لیک از خورشید ناگشته جدا
نک منم ینبوع آن آب حیات
تا رهانم عاشقان را از ممات
❈۵❈
گر چنان گند آزتان ننگیختی
جرعهای بر گورتان حق ریختی
نه بگیرم گفت و پند آن حکیم
دل نگردانم بهر طعنی سقیم
کامنت ها