گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:گفت ای یاران حقم الهام داد مر ضعیفی را قوی رایی فتاد

❈۱❈
گفت ای یاران حقم الهام داد مر ضعیفی را قوی رایی فتاد
آنچ حق آموخت مر زنبور را آن نباشد شیر را و گور را
❈۲❈
خانه‌ها سازد پر از حلوای تر حق برو آن علم را بگشاد در
آنچ حق آموخت کرم پیله را هیچ پیلی داند آن گون حیله را
❈۳❈
آدم خاکی ز حق آموخت علم تا به هفتم آسمان افروخت علم
نام و ناموس ملک را در شکست کوری آنکس که در حق درشکست
❈۴❈
زاهد ششصد هزاران ساله را پوزبندی ساخت آن گوساله را
تا نتاند شیر علم دین کشید تا نگردد گرد آن قصر مشید
❈۵❈
علمهای اهل حس شد پوزبند تا نگیرد شیر از آن علم بلند
قطرهٔ دل را یکی گوهر فتاد کان به دریاها و گردونها نداد
❈۶❈
چند صورت آخر ای صورت‌پرست جان بی‌معنیت از صورت نرست
گر بصورت آدمی انسان بدی احمد و بوجهل خود یکسان بدی
❈۷❈
نقش بر دیوار مثل آدمست بنگر از صورت چه چیز او کمست
جان کمست آن صورت با تاب را رو بجو آن گوهر کم‌یاب را
❈۸❈
شد سر شیران عالم جمله پست چون سگ اصحاب را دادند دست
چه زیانستش از آن نقش نفور چونک جانش غرق شد در بحر نور
❈۹❈
وصف و صورت نیست اندر خامه‌ها عالم و عادل بود در نامه‌ها
عالم و عادل همه معنیست بس کش نیابی در مکان و پیش و پس
❈۱۰❈
می‌زند بر تن ز سوی لامکان می‌نگنجد در فلک خورشید جان

فایل صوتی مثنوی معنوی بخش ۵۵ - جواب خرگوش نخچیران را

تصاویر

کامنت ها

fatemah faryabi
2010-08-24T14:12:00
2.agarcheh Dari zabaan-e maadari-ye man neest, ke man Turkman astam az Faryab (Afghanistan), lekin fikr mi kunam k misra-ye 1 az bait-e 8 “nataanad” ba jaa-ye “nadaanad” navishtah shudah ast. ba sepaas-e farawaan.---پاسخ: با تشکر، با مثنوی معنوی چاپ انتشارات زوار مقابله شد، «نتاند» ثبت شده که به معنای «نمی‌تواند» است. تغییری اعمال نشد.
مجتبی
2020-01-04T08:10:23
با سلاماولیای تفسیر نویس چرا ما رو تنها گذاشتن، جناب فرهاد لطفا ادامه بدین، دعا گوی شما هستیم.
جلال الدین شمس
2019-12-28T20:26:12
فرهاد عزیز تفاسیر ابیاتی که می گذاشتی زیبا بود، باز هم برایمان بنویس.
مجید
2019-12-19T02:42:45
چرا دیگر تفسیر و شرح ابیات گذاشته نمی شود؟ دوست عزیزی فرهاد نام ا اینجای داستان را خوب می نوشتند. چرا ادامه نمیدهند؟
بی نام
2020-03-29T09:31:39
شرح و تفسیر بیت 1008گفت : ای یاران ، حقم الهام داد / مر ضعیفی را قوی رایی فتادخرگوش به نخچیران پاسخ داد : ای دوستان ! حق تعالی به من الهام کرده است از این رو موجودی ضعبف ، رای و تدبیری نیرومند یافته است . [ الهام در لغت به معنی اِعلام است و در اصطلاح شرعی ، القاء معنایی است در قلب از طریق فیض . یعنی بدون سعی و اکتساب و اندیشه . بلکه الهام واردی است غیبی . ابن عربی گوید : خاصیت الهام چنین است که عارض می شود و زائل می گردد گاه بر صواب است و گاه بر خطا . ]شرح و تفسیر بیت 1009آنچه حق آموخت مر زنبور را / آن نباشد شیر را و گور رابرای مثال چیزی را که خدا به زنبور عسل از طریق الهام آموخته به شیر و گورخر نیاموخته است . [ مصراع اول بیت اشارت دارد به آیه 68-69 سوره نحل « و خداوند به زنبور عسل وحی کرد که از کوهها و درختان و سقف های رفیع ، منزل گیرید و سپس از میوه های شیرین تغذیه کنید و راه پروردگارتان را به اطاعت پویید . آنگاه از درون آنها شربتی شیرین و رنگارنگ (عسل) بیرون آید که مایه شفای مردمان است . در این کار نیز آیت قدرت خدا برای اندیشمندان هویداست » مولانا برای تبین استدلال خرگوش مبنی بر اینکه قدرت حقیقی نه از جثه زفت و ستبر که از هوشمندی و زیرکساری برآید . به همین جهت زنبور عسل را مثل آورده . این حشره خردک اندام نیز به اقتضای ثقدرت و مشیت الهی ، انگبین گوارا و حیات بخش پدید می آورد . ]شرح و تفسیر بیت 1010خانه ها سازد پر از حلوای تر / حق ، بر او آن علم را بگشاد درزنبور عسل خانه های کندو را پر از عسل (حلوای تر) می کند زیرا حق تعالی دری از این علم را به روی او گشوده است .شرح و تفسیر بیت 1011آنچه حق آموخت کرم پیله را / هیچ پیلی داند آن گون حیله را ؟مثال دیگر ، آن چیزی که خداوند به کرم ابریشم آموخته است آیا فیل با آن جثه عظیم می تواند آن فن و هنر را بداند .شرح و تفسیر بیت 1012آدم خاکی ز حق آموخت علم / تا به هفتم آسمان ، افروخت علماین انسانی که از خاک آفریده شده علم را از حق تعالی آموخت تا این که توانست آسمان هفتم را با نور خود روشن کند یعنی به اسرار بالا پی ببرد . پس علم و معرفت سبب برتری انسان می شود .شرح و تفسیر بیت 1013نام و ناموس ملک را در شکست / کوری آن کس که در حق در شک استبه کوری چشم کسی که نسبت به حق در شک و تردید است . آدم ، نام و آوازه فرشتگان را در هم شکست .شرح و تفسیر بیت 1014زاهد چندین هزاران ساله را / پوزبندی ساخت آن گوساله راخداوند بر دهان زاهدی که چند هزار سال خدا را عبادت کرد پوزبندی زد تا آن گوساله (ابلیس) از اسرار و علم دین چیزی در نیابد . [ منظور از زاهد چندین هزاران ساله ، ابلیس است که قبل از آنکه به راه عصیان رود . هزاران سال خدا را عبادت کرده بود . مولانا ابلیس را به گوساله تشبیه کرده و شاید مراد از پوزبند ، تکبر ابلیس یا قیاسات عقلی سست او بوده است . چنانکه گفت : من از آدم برترم . چرا که اصل من از آتش است و اصل آدم از خاک . از اینرو کبر ورزید و فرمان حق را در سجده آوردن بر آدم اطاعت نکرد . ]شرح و تفسیر بیت 1015تا نداند شیر علم دین کشید / تا نگردد گرد آن قصر مشیدتا ابلیس بر اثر تکبر و قیاسات عقلی سست نداند که چه سان شیر علم دین را بمکد یعنی به فهم و دریافت حقایق و اسرار دین دست نیازد و اطراف آن کاخ استوار (علم دین) نگردد . [ قصر مشید در لغت به معنی کاخ بلند و استوار است اما در اینجا مراد علم و معرفت باطنی و یا حریم قرب الهی است . ]شرح و تفسیر بیت 1016علم های اهل حس ، شد پوزبند / تا نگیرد شیر ، زان علم بلنددانش اهل حس ، یعنی آنان که حواس خود را به علوم ظاهری مشغول داشته اند و می خواهند از راه مجادله و مناقشه به اسرار ربانی واقف گردند آن علوم بر دهان روح آنان به منزله پوزبندی است که نمی گذارد از شیر حکمت و معرفت بنوشند .شرح و تفسیر بیت 1017قطره دل را یکی گوهر فتاد / کان به دریاها و گردون ها ندادبر دل ما که قطره ای بیش نیست گوهری فرو چکیده که آنرا خداوند به دریاها و افلاک نیز نداده است . [ تشبیه دل به قطره به مناسبت خردی دل است و گوهر در کنایت از معرفت و یا عشق است . به عقیده عامه مروارید از باران در درون صدف متولد می گردد . دلیل است بر اینکه کلانی و ضخامت جثه مناط امتیاز و فضیلت نیست . چنانکه دل با همه خردی و کوچکی به معرفت و عشق اختصاص یافت و گردونها و دریاها با همه عظمت و پهناوری از این لطیفه بی نصیب ماندند . ( شرح مثنوی شریف ، ج 2 ، ص 391 و 392 ) . این بیت ناظر است به آیه 72 سورۀ احزاب « ما امانت خود را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم ولی از برداشتن این بار سنگین تن زدند و بیم بنمودند . در حالی که انسان این بار امانت را بر دوش کشید که او بسی ستمکار و نادان است » ،شرح و تفسیر بیت 1018چند صورت ، آخر ای صورت پرست / جان بی معنی ات ، از صورت نرست ؟ای ظاهرپرست آخر تا کی می خواهی به صورتهای ظاهری توجه داشته باشی ؟ آیا هنوز جان فاقد معنای تو از صورت پرستی رها نشده است ؟شرح و تفسیر بیت 1019گر به صورت آدمی انسان بدی / احمد و بوجهل ، خود یکسان بدیاگر انسانیت به صورت و شکل باشد لازم می آمد که حضرت محمد (ص) و ابو حهل هم برابر و یکسان باشد .شرح و تفسیر بیت 1020نقش بر دیوار مثل آدم است / بنگر از صورت چه چیز او کم است ؟برای مثال نقشی که بر روی دیوار است مانند آدم است . اکنون نگاه کن که این نقش بر دیوار چه چیزی از انسان حقیقی کم دارد ؟شرح و تفسیر بیت 1021جان کم است آن صورت باتاب را / رو ، بجو آن گوهر کم یاب رادر جواب بیت قبل : جان در این نقش خوشرنگ و جلوه دار وجود ندارد حال برو و آن گوهر کمیاب را پیدا کن .شرح و تفسیر بیت 1022شد سر شیران عالم جمله پست / چون سگ اصحاب را دادند دستوقتی که از طرف خداوند به سگ اصحاب کهف چنین اذن و پیروزی (دست) داده شد که همراه اصحاب کهف باشد . همه شیران جهان در برابر چنین مقامی که به آن سگ داده شد سرافکنده شدند . [ سگ به حکم شرع ناپاک است ولی چون به دنبال اصحاب کهف راهی شد و به آنان میل پیدا کرد . صورت ظاهر او نتوانشست باطن او را زشت و ناپاک سازد . پس مقرب بندگان خدا شد و شرافت جاودانه یافت . ]شرح و تفسیر بیت 1023چه زیانستش از آن نقش نفور / چونکه جانش غرق شد در بحر نوروقتی که جان کسی در دریای نور الهی مستغرق باشد از صورت زشت خود چه زیانی می برد ؟ [ مسلما زیانی نمی برد چون زیبایی حقیقی به سیرت است نه به صورت . گرچه زیبایی صورت زیبا فضیلتی خدادادی است اما زیبایی سیرت از آن بالاتر است . ]شرح و تفسیر بیت 1024وصف صورت نیست اندر خامه ها / عالم و عادل بود در نامه هادر قلم نویسندگان هرگز توصیف شکل و صورت نمی آید بلکه فقط اوصاف معنوی و درونی از قبیل دانا و دادگر نگاشته می شود . [ هر گاه بخواهند وصفی حقیقی از کسی در نامه ای و یا مقاله ای ارائه دهند به صورت ظاهر و قد و قامت آن شخص نمی پردازند بلکه به وصف معانی روحی و اوصاف اخلاقی و باطنی او توجه می دارند . ]– تا اینجا مولانا برای اثبات عقیده خود در برتر بودن معنا بر صورت سه نوع دلیل اقامه کرده است . 1- دلیل حسی ، انسانها با وجود متحدالشکل بودن از نظر باطنی با هم اختلاف دارند . 2- دلیل مذهبی ، پیامبر (ص) با ابوجهل در صورت ظاهر با هم متحد بودند یعنی بر حسب ظاهر هر دو بشر بودند ولی کیف بشر ؟ 3- دلیل عرفی ، مردم بر حسب عادت ، خلق و خوی درونی را ملاک قضاوت خود قرار می دهند . چنانکه در دو بیت بعدی همین مقصود دنبال شده است .شرح و تفسیر بیت 1025عالم و عادل همه معنی است و بس / کش نیابی در مکان و پیش و پسدانایی و دادگری معانی باطنی و حقایق درونی است که آنها را نمی توان در مکان و اینجا و آنجا پیدا کنی . [ پس مقولات معنوی را نمی توان در صورت و شکل ظاهر پیدا کرد بلکه جایگاه این امور ، اعماق روح است . ]شرح و تفسیر بیت 1026می زند بر تن ز سوی لامکان / می نگنجد در فلک ، خورشید جانجانی که موصوف به صفاتی برین از قبیل دانایی و دادگری باشد از جانب لامکان بر تن تجلی می کند یعنی آن روح الهی از جانب غیب و از مرتبه لاریب بر جسم پرتو می افکند و در آن تدبیر و تصرف می کند . خورشید جان در حد دانش حتی در افلاک هم نمی گنجد تا چه رسد به اینکه در کالبد عنصری بگنجد . پس از بیت 1018 تا اینجا این مطلب گفته شد که ارزش و اعتبار انسان به اوصاف روحانی اوست نه مسائل ظاهری دیگر . از نظر ارتباط با حکایت مورد بحث نیز دلیلی شد بر اینکه خرگوش خردک اندام با نیروی فکرت و درایت بر شیر ژیان چیرگی تواند یافت . ]
روفیا
2017-08-26T01:26:01
چند صورت آخر ای صورت‌پَرَست!جانِ بی‌معنیت از صورت نَرَست؟
نبی آریا
2018-08-03T12:35:23
این بیت به این شکل نوشته شود صحیح تر است:نام و ناموس ملک را درشکستکوری آن کس که در حق در شکست"درشکست" مصراع نخست به معنی "خرد کرد" است."در شکست" مصراع دوم به این معنی است: "در تردید است".