مولانا:شیر اندر آتش و در خشم و شور دید کان خرگوش میآید ز دور
❈۱❈
شیر اندر آتش و در خشم و شور
دید کان خرگوش میآید ز دور
میدود بیدهشت و گستاخ او
خشمگین و تند و تیز و ترشرو
❈۲❈
کز شکسته آمدن تهمت بود
وز دلیری دفع هر ریبت بود
چون رسید او پیشتر نزدیک صف
بانگ بر زد شیرهای ای ناخلف
❈۳❈
من که پیلان را ز هم بدریدهام
من که گوش شیر نر مالیدهام
نیم خرگوشی که باشد که چنین
امر ما را افکند او بر زمین
❈۴❈
ترک خواب غفلت خرگوش کن
غرهٔ این شیر ای خرگوش کن
کامنت ها