گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:گفت خرگوش الامان عذریم هست گر دهد عفو خداوندیت دست

❈۱❈
گفت خرگوش الامان عذریم هست گر دهد عفو خداوندیت دست
گفت چه عذر ای قصور ابلهان این زمان آیند در پیش شهان
❈۲❈
مرغ بی‌وقتی سرت باید برید عذر احمق را نمی‌شاید شنید
عذر احمق بتر از جرمش بود عذر نادان زهر هر دانش بود
❈۳❈
عذرت ای خرگوش از دانش تهی من نه خرگوشم که در گوشم نهی
گفت ای شه ناکسی را کس شمار عذر استم دیده‌ای را گوش دار
❈۴❈
خاص از بهر زکات جاه خود گمرهی را تو مران از راه خود
بحر کو آبی به هر جو می‌دهد هر خسی را بر سر و رو می‌نهد
❈۵❈
کم نخواهد گشت دریا زین کرم از کرم دریا نگردد بیش و کم
گفت دارم من کرم بر جای او جامهٔ هر کس برم بالای او
❈۶❈
گفت بشنو گر نباشم جای لطف سر نهادم پیش اژدرهای عنف
من بوقت چاشت در راه آمدم با رفیق خود سوی شاه آمدم
❈۷❈
با من از بهر تو خرگوشی دگر جفت و همره کرده بودند آن نفر
شیری اندر راه قصد بنده کرد قصد هر دو همره آینده کرد
❈۸❈
گفتمش ما بنده شاهنشهیم خواجه تاشان که آن درگهیم
گفت شاهنشه کی باشد شرم دار پیش من تو یاد هر ناکس میار
❈۹❈
هم ترا و هم شهت را بر درم گر تو با یارت بگردید از درم
گفتمش بگذار تا بار دگر روی شه بینم برم از تو خبر
❈۱۰❈
گفت همره را گرو نه پیش من ور نه قربانی تو اندر کیش من
لابه کردیمش بسی سودی نکرد یار من بستد مرا بگذاشت فرد
❈۱۱❈
یارم از زفتی دو چندان بد که من هم بلطف و هم بخوبی هم بتن
بعد ازین زان شیر این ره بسته شد حال ما این بود و با تو گفته شد
❈۱۲❈
از وظیفه بعد ازین اومید بر حق همی گویم ترا والحق مر
گر وظیفه بایدت ره پاک کن هین بیا و دفع آن بی‌باک کن

فایل صوتی مثنوی معنوی بخش ۶۴ - عذر گفتن خرگوش

تصاویر

کامنت ها

بی نام
2020-04-09T00:57:31
شرح و تفسیر بیت 1157گفت خرگوش : الامان ، عذریم هست / گر دهد عفو خداوندیت دستخرگوش گفت : اگر لحظه ای به من امان بدهی و منتی بر جان این ضعیف بنهی ، عذرم را بیان خواهم کرد .شرح و تفسیر بیت 1158گفت : چه عذر ای قصور ابلهان ؟ / این زمان آیند در پیش شهان ؟شیر به خرگوش گفت : ای قاصرترین ابلهان ، کدام عذر ؟ آیا این موقع پیش شاهان می آیند ؟شرح و تفسیر بیت 1159مرغ بی وقتی ، سرت باید برید / عذر احمق را نمی شاید شنیدتو خروس بی محلی و بی موقع آواز می خوانی . برای همین است که باید سرت را برید . شایسته نیست که بهانه احمقان شنیده شود .شرح و تفسیر بیت 1160عذر احمق ، بدتر از جرمش بود / عذر نادان ، زهر دانش کش بودعذر احمق بدتر از گناه اوست و عذر آدم نادان ، شرنگی است که هر نوع علم و معرفتی را تباه می کند .شرح و تفسیر بیت 1161عذرت ای خرگوش ، از دانش تهی / من چه خر گوشم که در گوشم نهی ؟ای خرگوش ، عذر تو فاقد علم و معرفت است . من من خرم که گول حرف های تو را بخورم . ( خرگوش در مصراع دوم کنایه دراز گوش یعنی خر و الاغ است )شرح و تفسیر بیت 1162گفت : ای شه ، ناکسی را کس شمار / عذر استم دیده ای را گوش دارخرگوش به شیر گفت : شاها ، این حقیر و ذلیل را کسی بدان و عذر مظلومی مثل من را قبول کن و حرفش را بشنو .شرح و تفسیر بیت 1163خاصه از بهر زکاة جاه خود / گمرهی را تو مران از راه خودبه ویژه از بابت زکات جاه و مسند خود هم که شده ، فرد گمگشته راهی همچون مرا از پیشگاهت طرد مکن . [ این بیت متخذ است از حدیث ” زکات مقام و مسند به فریاد رسیدن ستمدیدگان دلشکسته است . ( احادیث مثنوی ، ص 12 ) ]شرح و تفسیر بیت 1164بحر ، کو آبی به هر جو می دهد / هر خسی را بر سر و رو می نهدمثلا دریا که به همه جویبارها آب می رساند . از روی تواضع ، هر خس و خاشاکی را روی سرش می گذارد .شرح و تفسیر بیت 1165کم نخواهد گشت دریا زین کرم / از کرم دریا نگردد بیش و کمدریا به خاطر این بخشش هرگز کاهش نمی یابد . به سبب بخشش است که دریا کاستی نمی گیرد . ( در اینجا بخشندگان بزرگوار به دریا تشبیه شده اند )شرح و تفسیر بیت 1166گفت دارم من کرم بر جای او / جامه هر کس برم بالای اوشیر گفت ، من در جای مناسب بخشش می کنم . از اینرو لباس هر کس را به اندازه قامتش می برم و با هر کس به اقتضای وضع و حالش رفتار می کنم .شرح و تفسیر بیت 1167گفت بشنو گر نباشد جای لطف / سر نهادم پیش اژدرهای عنفخرگوش گفت عجالتا عذر مرا قبول کن و اگر دیدی عذرم مقبول نیست مرا به اژدرهای قهر و قدرت تسلیم کن .شرح و تفسیر بیت 1168من به وقت چاشت در راه آمدم / با رفیق خود ، سوی شاه آمدمخرگوش گفت : من بامدادان به را افتادم و به اتفاق رفیقم به سوی شاه (شیر) روان گشتم .شرح و تفسیر بیت 1169با من از بهر تو خرگوشی دگر / جفت و همره کرده بودند آن نفرگروه نخچیران که با عهد و پیمان بسته بودند به همراه من خرگوش دیگری را برای تو به همراه من گسیل کرده بودند .شرح و تفسیر بیت 1170شیری اندر راه ، قصد بنده کرد / قصد هر دو همره آینده کردما در راه بودیم که ناگهان شیری به من و همراه من حمله کرد .شرح و تفسیر بیت 1171گفتمش : ما بنده شاهنشهیم / خواجه تاشان که آن در گهیممن به آن شیر مهاجم گفتم : ما بندگان شاهنشاه هستیم و هر دو نفر ، بنده و خادم کوچک درگاه سلطانیم .شرح و تفسیر بیت 1172گفت : شاهنشه که باشد ، شرم دار / پیش من ، تو یاد هر ناکس میارآن شیر مهاجم گفت : شاهنشاه کیست ؟ خجالت بکش و در پیش من از فرومایه ای یاد مکن .شرح و تفسیر بیت 1173هم تو را و هم شهت را بر درم / گر تو با یارت بگردید از درمهم تو را خواهم درید و هم شاهنشهت را و اگر تو همراه رفیقت درگاه مرا ترک کنید هلاکتان کنم .شرح و تفسیر بیت 1174گفتمش : بگذار تا بار دگر / روی شه بینم ، برم از تو خبرمن به شیر مهاجم گفتم : ما را هلاک مکن و فرصت بده تا یکبار دیگر روی شاه خود را ببینم و خبر تو را به او برسانم . [ خرگوش با مهارتی تام و تمام ، خشم شیر را تند و تیز می کند تا حواس او را از خود به رقیبی خیالی معطوف دارد و خود ، جان سالم بدر برد ]شرح و تفسیر بیت 1175گفت : همره را گرو نه پیش من / ور نه قربانی تو اندر کیش منشیر مهاجم گفت : پس رفیقت را پیش من گرو بگذار و گرنه طبق آیین و روشی که دارم ، ترا قربانی می کنم .شرح و تفسیر بیت 1176لابه کردیمش بسی ، سودی نکرد / یار من بستد ، مرا بگذاشت فردما پیش آن شیر مهاجم شیون و التماس کردیم ولی سودی نبخشید و او رفیقم را نزد خودش نگه داشت و مرا تنها رها کرد .شرح و تفسیر بیت 1177یارم از زفتی سه چندان بد که من / هم به لطف و ، هم به خوبی ، هم به تنرفیق من در چاقی و درشتی سه برابر من بود و همچنین در لطافت و خوبی و مرغوبیت هم از من بالاتر بود .شرح و تفسیر بیت 1178بعد از این ، ز آن شیر ، این ره بسته شد / رشته ایمان ما بگسسته شداز آنرو که آن شیر مهاجم راه را بر نخچیران بسته است . آنان دیگر نمی توانند به عهد تو وفا کنند .شرح و تفسیر بیت 1179از وظیفه بعد از این اومید بر / حق همی گویم تو را ، الحق مرزین پس ، مستمری تو قطع خواهد شد و تو باید رشته امیدت را از آن قطع کنی . من حرف حق را به تو می گویم . گرچه حرف حق ، تلخ است . [ اینکه حرف حق تلخ است در کلام امیر مومنان (ع) آمده است . ” بیش از هر کس به تو سخن تلخ حق را گوید ” ( شرح اسرار ، ص 46 )شرح و تفسیر بیت 1180گر وظیف بایدت ، ره پاک کن / حین بیا و دفع آن بی باک کناگر می خواهی هر روز مستمری ات به تو برسد . بیا و آن شیر مهاجم و بی باک را از شسر راه بردار . [ در اینجا می توان گفت که شیر ، مظهر قهر نفس و صولت شهوت است . با این اعتبار می توان چنین گفت : ” ای سالک طریقت اگر می خواهی به سر منزل مقصود برسی ، باید شیر مهاجم و خشمین نفس را از سر راهت برداری ” ]
حامد
2019-03-02T02:31:16
موسیقی ریز صدا اصلا مناسب اشعار مثنوی نیست....امیدوارم در نوع انتخاب موسیقی دقت بیشتری انجام گیرد