گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:آه در آن شمع منور چه بود کآتش زد در دل و دل را ربود

❈۱❈
آه در آن شمع منور چه بود کآتش زد در دل و دل را ربود
ای زده اندر دل من آتشی سوختم ای دوست بیا زود زود
❈۲❈
صورت دل صورت مخلوق نیست کز رخ دل حسن خدا رو نمود
جز شکرش نیست مرا چاره‌ای جز لب او نیست مرا هیچ سود
❈۳❈
یاد کن آن را که یکی صبحدم این دلم از زلف تو بندی گشود
جان من اول که بدیدم تو را جان من از جان تو چیزی شنود
❈۴❈
چون دلم از چشمه تو آب خورد غرقه شد اندر تو و سیلم ربود

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۰۰۱

تصاویر

کامنت ها

همایون
2018-01-10T02:42:37
به‌‌‌ به‌‌‌ چه غزل زیبایی دل‌ آفریدگار همه چیز است و همه چیز مخلوق دل‌ است و هر مخلوقی ناگزیر دلی دارد زیرا وقتی دل‌ خلق می‌‌کند مانند خود خلق می‌‌کندو دل‌ مخلوق، خالق خود را می‌‌بیند و آتش به جان او می‌‌افتاد و عاشق می‌‌شود و در او غرق می‌‌گردد هستی‌ با همه اجزأ خود با عشق در ارتباط است چنین چیزی را نمی توان با زبان علمی‌ توضیح داد این زبان عشق است که می‌‌تواند جهان را و انسان را و زیبایی را در هم بیامیزد کاری که این غزل کرده است و سخن شنونده آن، سخن دلی است که از این چشمه نوشیده و در آن افتاده است