گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ای شاهد سیمین ذقن درده شرابی همچو زر تا سینه‌ها روشن شود افزون شود نور نظر

❈۱❈
ای شاهد سیمین ذقن درده شرابی همچو زر تا سینه‌ها روشن شود افزون شود نور نظر
کوری هشیاران ده آن جام سلطانی بده تا جسم گردد همچو جان تا شب شود همچون سحر
❈۲❈
چون خواب را درهم زدی درده شراب ایزدی زیرا نشاید در کرم بر خلق بستن هر دو در
ای خورده جام ذوالمنن تشنیع بیهوده مزن زیرا که فاز من شکر زیرا که خاب من کفر
❈۳❈
ای تو مقیم میکده هم مستی و هم می‌زده تشنیع‌های بیهده چون می‌زنی ای بی‌گهر

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۰۱۵

تصاویر

کامنت ها

ناشناس
2015-09-30T03:41:53
در مصرع اول بین دوم:"ده" به معنی بده نیست بلکه ده=قریه، روستاپس هشیاران باید با کسره اضافی خوانده شود.
Neeknaam
2013-01-14T05:15:47
زیرا که «فازَ مَن شَکَر» زیرا که «خابَ مَن کَفَر»
ناشناس
2012-12-20T23:35:24
به نظر می آد که در مصراع:کوری هشیاران ده آن جام سلطانی بدهاستفاده از "ده" وزن شعر رو بر هم می زنه. ممکنه یک بررسی کنید ببینید شاید اون هم باید "بده" باشه؟
ستاره سادات . پیغمبری
2010-09-22T18:06:43
ذقن : چانه ، زنخ ، زنخدان ، اذقان - جمع : لغتنامه دهخداسیمین ذقن : خوش ذوق - خوش ذائقه ( ترجمه بهتر قابل درج است )بیت 2 : هشیاران ، به کسره نبیت 4 : شکرگزار پیروز و برنده است و کفران کننده محکوم به شکست
ناشناس
2013-10-25T19:06:22
خوب بود