گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ما را خدا از بهر چه آورد بهر شور و شر دیوانگان را می‌کند زنجیر او دیوانه‌تر

❈۱❈
ما را خدا از بهر چه آورد بهر شور و شر دیوانگان را می‌کند زنجیر او دیوانه‌تر
ای عشق شوخ بوالعجب آورده جان را در طرب آری درآ هر نیم شب بر جان مست بی‌خبر
❈۲❈
ما را کجا باشد امان کز دست این عشق آسمان ماندست اندر خرکمان چون عاشقان زیر و زبر
ای عشق خونم خورده‌ای صبر و قرارم برده‌ای از فتنه روز و شبت پنهان شدستم چون سحر
❈۳❈
در لطف اگر چون جان شوم از جان کجا پنهان شوم گر در عدم غلطان شوم اندر عدم داری نظر
ما را که پیدا کرده‌ای نی از عدم آورده‌ای ای هر عدم صندوق تو ای در عدم بگشاده در
❈۴❈
هستی خوش و سرمست تو گوش عدم در دست تو هر دو طفیل هست تو بر حکم تو بنهاده سر
کاشانه را ویرانه کن فرزانه را دیوانه کن وان باده در پیمانه کن تا هر دو گردد بی‌خطر
❈۵❈
ای عشق چست معتمد مستی سلامت می‌کند بشنو سلام مست خود دل را مکن همچون حجر
چون دست او بشکسته‌ای چون خواب او بربسته‌ای بشکن خمار مست را بر کوی مستان برگذر

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۰۱۹

تصاویر

کامنت ها

نادر..
2017-05-22T11:03:35
"هستی" خوش و سرمستِ تو، گوش "عدم" در دستِ تو،هر دو طفیل "هستِ تو"، بر حکم تو بنهاده سر ..
mehdi shiraz
2018-10-26T11:31:41
 عشق منشا هر دو جهان است.هم مادی وهم معنوی و راز عدم در دست او