گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:دی سحری بر گذری گفت مرا یار شیفته و بی‌خبری چند از این کار

❈۱❈
دی سحری بر گذری گفت مرا یار شیفته و بی‌خبری چند از این کار
چهره من رشک گل و دیده خود را کرده پر از خون جگر در طلب خار
❈۲❈
گفتم کی پیش قدت سرو نهالی گفتم کی پیش رخت شمع فلک تار
گفتم کی زیر و زبر چرخ و زمینت نیست عجب گر بر تو نیست مرا بار
❈۳❈
گفت منم جان و دلت خیره چه باشی دم مزن و باش بر سیمبرم زار
گفتم کی از دل و جان برده قراری نیست مرا تاب سکون گفت به یک بار
❈۴❈
قطره دریای منی دم چه زنی بیش غرقه شو و جان صدف پر ز گهر دار

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۰۲۲

تصاویر

کامنت ها

آفرین
2017-08-20T17:46:54
ای پیش رخت شمع فلک تار