گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ذاتت عسلست ای جان گفتت عسلی دیگر ای عشق تو را در جان هر دم عملی دیگر

❈۱❈
ذاتت عسلست ای جان گفتت عسلی دیگر ای عشق تو را در جان هر دم عملی دیگر
از روی تو در هر جان باغ و چمنی خندان وز جعد تو در هر دل از مشک تلی دیگر
❈۲❈
مه را ز غمت باشد گه دق و گه استسقا مه زین خللی رسته از صد خللی دیگر
با لطف بهارت دل چون برگ چرا لرزد ترسد که خزان آید آرد دغلی دیگر
❈۳❈
هر سرمه و هر دارو کز خاک درت نبود در دیده دل آرد درد و سبلی دیگر
ابلیس ز لطف تو اومید نمی‌برد هر دم ز تو می‌تابد در وی املی دیگر
❈۴❈
فرعون ز فرعونی آمنت به جان گفته بر خرقه جان دیده ز ایمان تکلی دیگر
خورشید وصال تو روزی به جمل آید در چرخ دلم یابد برج حملی دیگر
❈۵❈
اجزای زمین را بین بر روی زمین رقصان این جوق چو بنشیند آید بدلی دیگر
بر روی زمین جان را چون رو شرف و نوری در زیر زمین تن را چون تخم اجلی دیگر
❈۶❈
تا چند غزل‌ها را در صورت و حرف آری بی‌صورت و حرف از جان بشنو غزلی دیگر

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۰۲۸

تصاویر

کامنت ها

همایون
2018-02-07T02:32:21
چه کسی‌ غیر از جلال دین عشق را نویی معرفی‌ می‌‌کند و از نوی نه تنها در ماه و در دل‌ و در جان می‌گوید و از باغ و گل بلکه حتی از نویی در شیطان و فرعون نیز خرسند و شادمان است و آن را برکت می‌‌داند، نوی تنها چیزی است که بر دشمن نیز برازنده است و موجب گشایش و خرمی است، خود جلال دین نویی را در غزل‌هایش همیشه تجربه می‌‌کند و ما هم مضامین و معنای نو را در غزل‌های او پیدا می‌‌کنیم و همین نوی در کار اوست که همگی‌ را فریفته او ساخته است