گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:تا چند زنی بر من ز انکار تو خار آخر من با تو نمی‌گویم ای مرده پار آخر

❈۱❈
تا چند زنی بر من ز انکار تو خار آخر من با تو نمی‌گویم ای مرده پار آخر
ماننده ابری تو هم مظلم و بی‌باران تاریک مکن ای ابر یک قطره ببار آخر
❈۲❈
این جمله فرمان‌ها از بهر قدر آمد ای جبری غافل تو از لذت کار آخر
با کور کسی گوید کاین رشته به سوزن کش با بسته کسی گوید کان جاست شکار آخر
❈۳❈
با طفل دوروزه کس از شاهد و می‌گوید یا با نظر حیوان از چشم خمار آخر
چون هیچ نیابی توی پهلوی زنان بنشین از حلقه جانبازان بگذر به کنار آخر
❈۴❈
در قدرت مخدومی شمس الحق تبریزی غوطی بخوری بینی حق را به نظار آخر

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۰۳۲

تصاویر

کامنت ها

اعظم
2015-10-11T14:18:05
بیت ششم به جای واژه "توی" باید واژه "تو" قرار گیرد
عاطفه
2017-08-14T16:43:08
آیا غوطی خوردن به معنی غوطه ور شدن است ؟
همایون
2018-07-26T03:26:53
آخر چگونه می‌‌توان زیبائی و جلالی را که جلال دین به انسان و هستی‌ عرضه می‌‌درد انکار نموداو راه هر گونه تلخی و بی‌ چارگی و بی‌ باری و بی‌ حاصلی را به هر دلیل و منطقی‌ که باشد می‌‌بنددزیرا باور دارد که هستی‌ همواره نو می‌‌شود و انسان نیز همواره با هستی‌ نو و تازه می‌‌گرددآنکه این گونه نمی اندیشد مانند ابری بی‌ باران است که تنها جلوی نور آفتاب را می‌‌گیرد بی‌ آنکه ثمری داشته باشداین بینش را شمس به او ارمغان داده است و این ویژگی‌ حق است و شمس حق است