مولانا:ای رخت فکنده تو بر اومید و حذر بر آخر نظری کن به نظربخش فکر بر
❈۱❈
ای رخت فکنده تو بر اومید و حذر بر
آخر نظری کن به نظربخش فکر بر
ای طالب و ای عاشق بنگر به طلب بخش
بنگر به مؤثر تو چه چفسی به اثر بر
❈۲❈
او میکشدت جانب صلح و طرف جنگ
گه صحبت یاران و گهی اوج سفر بر
در تو نگران او و تو را چشم چپ و راست
او با تو سخن گوی و تو را گوش سمر بر
❈۳❈
او میزند این سیخ و هش گاو سوی یوغ
عیسیست رفیق و هش خربنده به خر بر
هر گاو و خری سیخ خورد بر کفل و پشت
تو سیخ ندامت خوری بر سینه و بر بر
❈۴❈
زان سیخ کباب دل تو گر نشد آگه
پخته کندت مطبخیش نار سقر بر
گه کاسه گرفتی که حلیماب و زفر کو
گه چنگ گرفتی تو به تقریع زفر بر
❈۵❈
ز افشارش مرگ آن رخ تو گردد چون زر
زر بازدهی و بنهی سر به حجر بر
بس چند کنی عشوه تو در محفل کوران
بس چند زنی نعره تو بر مسمع کر بر
فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۰۳۶
تصاویر


کامنت ها